سفارش تبلیغ
صبا ویژن
محبّت انسان به برادرانش، برایش نزد خداوند، فضیلتی به شمار می رود. [امام صادق علیه السلام]
پاییز 1385 - وبلاگ تخصصی شعر و عکس ایرانیان
  • پست الکترونیک
  • شناسنامه
  •  RSS 
  • پارسی بلاگ
  • پارسی یار
  • در یاهو


  • طاوسی ::: دوشنبه 85/7/24::: ساعت 1:13 صبح
    نظرات دیگران: نظر
    موضوعات یادداشت:



    طاوسی ::: دوشنبه 85/7/24::: ساعت 12:58 صبح
    نظرات دیگران: نظر
    موضوعات یادداشت:



    طاوسی ::: دوشنبه 85/7/24::: ساعت 12:26 صبح
    نظرات دیگران: نظر
    موضوعات یادداشت:

    رفتم مرا ببخش و نگو او وفا نداشت

    راهی به جز گریز برایم نمانده بود

    این عشق آتشین پر از درد بی امید

    در وادی جنون و گناهم کشانده بود

    رفتم که داغ بوسه پر حسرت ترا

    با اشکهای دیده ز لب شستشو دهم

    رفتم که نا تمام بماند در این سرود

    رفتم که با نگفته به خود آبرو دهم

    رفتم مگو مگو که چرا رفت ننگ بود

    عشق من و نیاز تو و سوز و ساز ما

    از پرده خموشی ظلمت چو نور صبح

    بیرون فتاده بود به یکباره راز ما

    رفتم که گم شوم چو یکی قطره اشک گرم

    در لا بلای دامن شبرنگ زندگی

    رفتم که در سیاهی یک گور بی نشان

    فارغ شوم ز کشمکش و جنگ زندگی

    من از دو چشم روشن و گریان گریختم

    از خنده های وحشی طوفان گریختم

    از بستر وصال به آغوش سرد هجر

    آزرده از ملامت وجدان گریختم

    ای سینه در حرارت سوزان خود بسوز

    دیگر سراغ شعله آتش زمن مگیر

    می خواستم شعله شوم سر کشی کنم

    مرغی شدم به کنج قفس بسته و اسیر

    روحی مشوشم که شبی بی خبر زخویش

    در دامن سکوت به تلخی کریستم

    نالان ز کرده ها و پشیمان ز گفته ها

    دیدم که لایق تو و عشق تو نیستم



    طاوسی ::: دوشنبه 85/7/24::: ساعت 12:26 صبح
    نظرات دیگران: نظر
    موضوعات یادداشت:



    طاوسی ::: دوشنبه 85/7/24::: ساعت 12:26 صبح
    نظرات دیگران: نظر
    موضوعات یادداشت:

    روزای با هم بودن رفت و تموم شد

    حیف اون عمری که صرف تو حروم شد

    با تموم عاشقیم با تو بودم من

    اما عشقت بعد چند روز بی دووم شد

    قسمم فقط تو بودی عشقمو ازم ربودی

    قلبمو زدی شکستی رفتی و دلو سوزوندی

    باشه خوش باش هر جای دنیا که هستی

    اما این رسمش نمی شه بی خبر گذاشتی رفتی

    بدون اینو تو عزیزم زندگی وفا نداره

    اگه تو از من گذشتی یکی هست قالت بذاره

    ندونستم آخرش من آخه از من تو چه دیدی

    خنجرو دستت گرفتی قلبمو ا ز هم دریدی

    اگه یک روز بخوام از تو جمله ای به لب بیارم

    می گم رفتی عزیزم کاش تو می موندی به کنارم

    با تموم ضجری که بهم دادی عاشقت هستم

    فریب چشمات منو کشت من دیگه دیوونت هستم

    می دونم این اشتباه باید از تو دور بشم من

    هر چی می گم بی خیالش اما باز مجبور میشم من

    آخه جادوی تو هستم تو تموم بود و هستم

    تو بزن قلبمو بشکن باز می گم عاشقت هستم

    اما یک روز اگه تو شدی پشیمون

    یا اگه پیدا نکردی دلی که بمیره آسون

    اینو باور داشته باش یک نفره که چشم به راه

    هنوزم واست می میره اما سخت در اشتباه



    طاوسی ::: دوشنبه 85/7/24::: ساعت 12:26 صبح
    نظرات دیگران: نظر
    موضوعات یادداشت:

    >> بازدیدهای وبلاگ <<
    بازدید امروز: 2
    کل بازدید :5485

    >>اوقات شرعی <<

    >> درباره خودم <<

    >> پیوندهای روزانه <<

    >>لوگوی وبلاگ من<<
    پاییز 1385 - وبلاگ تخصصی شعر و عکس ایرانیان

    >>آرشیو شده ها<<

    >>جستجو در وبلاگ<<
    جستجو:

    >>اشتراک در خبرنامه<<
     

    >>طراح قالب<<
    y>