سفارش تبلیغ
صبا ویژن
پنهان کننده دانش، به درستیِ دانشش بی اعتماد است . [امام علی علیه السلام]
یادمان باشد اگر خاطرمان تنها شد.......... - وبلاگ تخصصی شعر و عکس ایرانیان
  • پست الکترونیک
  • شناسنامه
  •  RSS 
  • پارسی بلاگ
  • پارسی یار
  • در یاهو
  • رفتم مرا ببخش و نگو او وفا نداشت

    راهی به جز گریز برایم نمانده بود

    این عشق آتشین پر از درد بی امید

    در وادی جنون و گناهم کشانده بود

    رفتم که داغ بوسه پر حسرت ترا

    با اشکهای دیده ز لب شستشو دهم

    رفتم که نا تمام بماند در این سرود

    رفتم که با نگفته به خود آبرو دهم

    رفتم مگو مگو که چرا رفت ننگ بود

    عشق من و نیاز تو و سوز و ساز ما

    از پرده خموشی ظلمت چو نور صبح

    بیرون فتاده بود به یکباره راز ما

    رفتم که گم شوم چو یکی قطره اشک گرم

    در لا بلای دامن شبرنگ زندگی

    رفتم که در سیاهی یک گور بی نشان

    فارغ شوم ز کشمکش و جنگ زندگی

    من از دو چشم روشن و گریان گریختم

    از خنده های وحشی طوفان گریختم

    از بستر وصال به آغوش سرد هجر

    آزرده از ملامت وجدان گریختم

    ای سینه در حرارت سوزان خود بسوز

    دیگر سراغ شعله آتش زمن مگیر

    می خواستم شعله شوم سر کشی کنم

    مرغی شدم به کنج قفس بسته و اسیر

    روحی مشوشم که شبی بی خبر زخویش

    در دامن سکوت به تلخی کریستم

    نالان ز کرده ها و پشیمان ز گفته ها

    دیدم که لایق تو و عشق تو نیستم



    طاوسی ::: دوشنبه 85/7/24::: ساعت 12:26 صبح
    نظرات دیگران: نظر
    موضوعات یادداشت:

    >> بازدیدهای وبلاگ <<
    بازدید امروز: 1
    کل بازدید :5507

    >>اوقات شرعی <<

    >> درباره خودم <<

    >> پیوندهای روزانه <<

    >>لوگوی وبلاگ من<<
    یادمان باشد اگر خاطرمان تنها شد.......... - وبلاگ تخصصی شعر و عکس ایرانیان

    >>آرشیو شده ها<<

    >>جستجو در وبلاگ<<
    جستجو:

    >>اشتراک در خبرنامه<<
     

    >>طراح قالب<<
    y>